دغدغه

  • خانه 
  • ورود 

آقای قرائتی و بیسکویت نخریده

08 آذر 1393 توسط برزيگر

 

بچه ام کوچولو بود، از من بیسکویت خواست

گفتم: امروز مى خرم.

وقتى به خانه برگشتم فراموش کرده بودم.

بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکویت کو؟گفتم: یادم رفت! ! !

بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده.

بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان ! دوستت دارم. گفت: بیسکویت کو؟

دانستم که دوستى بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد. چگونه ما میگوئیم خدا و رسول و اهل بیت او را دوست داریم، ولى در عمل کوتاهى میکنیم؟؟؟



کپ
ی مطالب با ذکر صلوات آزاد است

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از: ابراهيمي ازندرياني [عضو] 
  • کیمیای عشق

عجب صبری خدا دارد….

1393/09/08 @ 19:39
نظر از: بوستان معرفت [عضو] 
  • بوستان معرفت

سلام
خیلی قشنگ بود.

1393/09/08 @ 19:31


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

دغدغه

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

بگرد

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس